شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 19 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

9ماهگی...

  مینویسم سرشار از عشق       برای تویی که همیشه تنها مخاطب خاص دلنوشته های منی ...     برای تو که بخوانی و بدانی دوست داشتنت در من      بی انتهاست ...   سلام به پسرم،تاج سرم،امیدزندگی ام که الان ٩ ماهه شده!٩ماهگیت مبارک باشه گلم،ایشاا...برسه روزی که بخوام پست ٩٠سالگیتو برات بزارم عشـــقـــم واقعا روزا چه زود میگذرن،روزابه کنار،چشم به هم میذاریم ١ماه گذشته وپسرماهم ١ماه بزرگترشده.الهی قربونت برم که هرچی بزرگتر میشی عشق مامان هزاربرابربهت بیشترمیشه.اصلا شدی تموم زندگیم،تموم امیـدم،تموم عشقم،تموم احساسم وتموم آرزوهام ک...
21 دی 1392

کیا نگو،بلـــا بگو...

سلام  به نفسم،بازاومدم سراغ این دفترخاطرات ومثل همیشه ازتو بگم،ازتو که الان دیگه بهت نگاه میکنم دیگه اون کیاراد کوچولو نیستی،هم ازدیدن کارایی که میکنی میگم هم ازخودت که ماشاا...قدکشیدی وبزرگترشدی!الان یک هفته ای هست که سینه خیز رفتنت به سمت جلو خیلی تندشده اصلا نمیشینی،فقط میخوای بری وازهمه چیزسردربیاری.تابخوام برم توآشپزخونه برات حریره بیارم میبینم توهم توآشپزخونه ای،ازپله کوچیکی که دم آشپزخونه هست راحت میای بالا اما ازآشپزخونه که بخوای بیای بیرون یه خورده میترسیدی ازپله بیای پایین وگریه میشدی که بیام بیارمت،چندبارم به سرافتادی روزمین! اما ازدیروز چندفعه ای خودت تونستی بیای پایین.ازاین به بعدباید حواسم به همه چیزباشه ویک ثانیه هم ازت ...
11 دی 1392

اولین یلداباتو...

  نمیبینم زیبایی های دنیا را آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم !  نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت در گوشم زمزمه میشود و مرا آرام میکند! آن عشقی که میگویند تو نیستی ، تو معنایی بالاتر از عشق داری و برای من تنها یک عشقی! از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم! باارزش تر از تو ، تو هستی که عشقت در قلبم غوغا به پا کرده ! قدم به قدم با تو ، لحظه به لحظه در فکر تو ، عطر داشتنت ، ماندن خاطره هایی که مرور کردن به آن در آینده ای نزدیک دلها را شاد میکند! و رسیده ام به تویی که آمدنت رویایی بوده در گذشته هایم، و رسیده ام به تویی که در کنار تو بودن عاشقان...
5 دی 1392
1